اعترافات جالب و خنده دار
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

اعترافات جالب و خنده دار

اعتراف می کنم دوم دبیرستان که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟17 ساله؟نام پدر....؟هستید؟
دیروز واکسن سرخک،سرخجه زدید؟
با تعجب گفت : بله!
آقا منم گفتم : "اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی"!
طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان...
هنوزم عذاب وجدان دارم!!!

اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه.
درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!:|

اعتراف میکنم موقعی که بچه بودم ، کارتون فوتبالیستها رو نشون میداد،منم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای تو کارتون بودم ، میرفتم لباسمو عوض میکردم ،یه لباس خوشگل و شیک میپوشیدم، که وقتی تو دوربین نگاه میکنن،منو ببینن عاشقم بشن!

اعتراف می کنم دفعه اول که یه بز رو از نزدیک دیدم ، از ترس بهش سلام کردم و بعد فرار کردم!!!

اعتراف می کنم یه بار اتو کشیدن موهام یک ساعت طول کشید ، چون موهام بلند بودش ، بعد از کلی کیف کردن و احساس رضایت، نگاه کردم دیدم اتوی مو اصلاً توی برق نیست :(

اعتراف می کنم معلم دوم دبستانمون می گفت: املاها رو خودتون بنویسید چون من با دوربین مخفی می بینم کی به حرفام گوش می ده...
از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام که امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟ بیشتر هم به دریچه کولر شک داشتم!

اعتراف می کنم موقعی که بچه بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش میکردم تا کارتون تموم نشه و بعدش که میومدم گریه میکردم به مامانم میگفتم کاره تو بود روشن کردی کارتون تموم شد!

یه بار از محل کارم اومدم بیرون داشتم با رفیقم اس ام اس بازی می کردم ، این رفیقم تکه کلامش کچل بود برام یه شماره فرستاد اومدم جوابشو بدم براش زدم کچل این شماره است تو داری ؟ ولی اشتباهی برای مدیرعامل یکی از شرکت ها که باهاشون کار میکنم فرستادم که اتفاقا کچلم بود!!!

اعتراف می کنم یه بار زنگ زدم 700 اپراتور ایرانسل کلی پشت خط منتظر موندم تا بعد یه ربع یه پسره جواب داد منم حواسم دیگه به گوشی نبود هل شدم گفتم: سلام منزل آقای ایرانسل؟

اعتراف می کنم یکی از معضلات دوران بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتونی که اشکاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم!کلی تلاش می کردم مثل اونا باشم موقع گریه کردن مثلا سرمو بالا بگیرم دهنمو باز کنم یا چشامو تنگ کنم که بازم جواب نمی داد

وقتی بچه بودم رفتم به اطلاعات مجتمع خریده الکی اسم خودمو گفتم پیج کنه بعد با صدای دلنشینش اسمم تو مجتع پخش شد از خوشحالی قند تو دلم آب شده بود انگار بهم تی تاب داده بودن

اعتراف می کنم کوچیک که بودم تو سالن خونمون وقتی کسی نبود عینهو دیوونه ها شروع می کردم به رقصیدن... بعد یهویی یادم میو مد که خدا داره نگاه می کنه! خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشستم!

اعتراف میکنم که بچه بودم دوست داشتم دندون پزشک بشم، یه بار تو بازی بزور خواهرمو خوابوندم و دندون لقشو با نخ کندم

 




:: موضوعات مرتبط: طنز , ,
:: برچسب‌ها: اعترافات جالب و خنده دار , طنز , اعتراف , اعترافات خنده دار , مطالب جالب , خنده دار , مطالب طنز , خنده دار , جملات خنده دار , مطالب جالب و سرگرم کننده ,
:: بازدید از این مطلب : 394
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : pj
ت : شنبه 14 تير 1393
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
:·•●’✿ᗩᔕᗩﬡᗩ✿‘●•· در تاریخ : 1393/4/16/1 - - گفته است :
bahal bood
پاسخ:مرسی . ;)

<-CommentGAvator->
× بـے נڵ × در تاریخ : 1393/4/16/1 - - گفته است :
واسه وب فاز من دنبال قالب بهتر میگردم پیدا کردم نزدیک 300 تا نمیدونم کدومو بذارم!
این آدرسش شما برو ببین کدوم بهتره شمارشو به من بگو
http://templateworld.blogfa.com/page/girl
پاسخ:باشه حتماً . :)

<-CommentGAvator->
× بـے נڵ × در تاریخ : 1393/4/16/1 - - گفته است :
اواااااااااا روزه 19 همین دختر طراحه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:آره دیگه . :))

<-CommentGAvator->
شهرزاد در تاریخ : 1393/4/15/7 - - گفته است :
خیلی شر بودیا!!!
پاسخ:هههههههه . :)))

<-CommentGAvator->
jigily در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
خخخخخخخ
پاسخ:ههههههه . :)

<-CommentGAvator->
mهی بابا در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
اونقده کیف میده به یکی بگی وایسا ازت عکس بگیرم..

بعد

ازش فیلم بگیری )))

عین منگلا نگا میکنه )))

۱ بار امتحان کن!
پاسخ:باشه اینا حتماً‌ امتحان میکنم . D:

<-CommentGAvator->
mهی بابا در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
بابام دو هفته س تا میرم پای کامپیوتر میاد بغلم میشینه دستمو می گیره چُرت می زنه ؟
دیشب بهش میگم این کارا واسه چیه ؟؟؟
میگه تلوزیون گفته فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید !
پاسخ:عجب . :)

<-CommentGAvator->
mهی بابا در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
.

ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﺨﺮ ﻭﺍﺳﻢ

ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﺁﻧﺘﻦ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ

ﻣﻦ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ… ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ:

ﻫﯽ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ ﻧﮑﻦ ﺍﺻﻼ ﺻﺪﺍﺕ ﻧﻤﯿﺎﺩ !
پاسخ:ههههههه . چه بابای باحالی داری . D:

<-CommentGAvator->
mهی بابا در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
.

ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘُﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ Play ﮐﺮﺩﻡ ، ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩِ ﺻﺪﺍﺵ

ﮔﺮﻓﺖ !! :|

به همین گوجه سبزی که میخورم قسم
پاسخ:0-o

<-CommentGAvator->
mهی بابا در تاریخ : 1393/4/14/6 - - گفته است :
یه زمانی بود اگه تلویزیون کسی تلتکست داشت انگار بوگاتی داشت !
رسما آدم حساب نمیکرد کسی رو …
پاسخ:آره یادمه . :))


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
پشتیبانی